سایت جـامع آستـان وصـال شامل بـخش های شعر , روایت تـاریخی , آمـوزش مداحی , کتـاب , شعـر و مقـتل , آمـوزش قرآن شهید و شهادت , نرم افزارهای مذهبی , رسانه صوتی و تصویری , احادیث , منویـات بزرگان...

زبانحال حضرت رقیه سلام الله علیها با سر مطهر پدر

شاعر : رضا قاسمی
نوع شعر : مرثیه
وزن شعر : مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن
قالب شعر : غزل

بابا همیـنـکـه دخـتـرکـت بی پـنـاه شد            بعد از هجـوم اسیـرِ غمِ یـک سپاه شد

از قـتـلـگـاه، تا به خـرابـه مـرا زدنـد            دور از نـگـاهِ تو همه جا قـتـلگـاه شد


هـمـراهِ راه!، نـقــشـۀ راهِ مـرا بـبـیـن            از ردّ تــازیــانــه‌ تـــنــم راه راه شــد

حتی لباسِ پـارۀ من نـیـز خنـده داشت            وقـتی خـرابـه؛ خانـۀ فـرزنـدِ شـاه شد

می‌خواستی عروس شوم؛ پیرزن شدم            مویـم سپیـد و رخت سپـیـدم سیـاه شد

قـدّم نـمی‌رسـیـد، بـبــوسـم لـب تـو را            در حـسـرتت نصیـبِ لـبـم ذکـرِ آه شد

هر جا که چشمِ بد نظری در مسیر بود            گـفـتم عمو بیـا که به رویـم نـگـاه شد

مـدیـون عـمّـه‌ام اگـر امـروز زنـده‌ام             بـی تکـیـه‌گـاه بود، ولی تکـیـه‌گـاه شد

دستم شناخت، روی تو را؛ چشمِ تار نه            بر پـیـری‌ام ببخـش، اگـر اشـتـبـاه شد

کاخِ یـزید را به سرش می‌کـنم خراب            حالا کـه سیـلِ اشک، برایم سـلاح شد

نقد و بررسی

بیت زیر به دلیل مستند نبودن و تحریفی بودن داستان افتادن حضرت رقیه از ناقه و فرستادن زجر به دنبال ایشان و ... تغییر داده شد. جهت کسب اطلاعات بیشتر به قسمت روایات تاریخی همین سایت مراجعه کرده و یا در همین جا کلیک کنید.



زینب اگر نـبود، مرا زجر کـشته بود            بـی تکـیـه‌گـاه بود، ولی تکـیـه‌گـاه شد